Web Analytics Made Easy - Statcounter

در جشنواره استثنوایی پول پارو کن ( کلیک کنید )

وبسایت رسمی برنامه نود - تیم‌ها مقابل پرسپولیس تغییر آرایش می‌دهند و محتاط‌تر بازی می‌کنند. برای شفر هم تیم مقابل فرقی نمی‌کند و همیشه با یک سیستم به مصاف رقیبان می‌رود.

به گزارش وب‌سایت نود، شش هفته از لیگ هجدهم گذشته و همه تیم‌ها به‌جز استقلال و نفت مسجدسلیمان شش بازی در لیگ هجدهم برگزار کردند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یعنی مربی‌ها کم‌کم از مرحله آزمون و خطا فاصله می‌گیرند و به ثبات می‌رسند. یکی از مهم‌ترین تلاش‌های مربیان، رسیدن به آرایش ثابت تیم‌شان است که با گذشت چند هفته از لیگ، اکثر تیم‌ها به آرایش و بازیکنان مد نظرشان دست یافتند. برانکو همچنان روی آرایش 2-4-4 اصرار دارد. شفر از روزی که آمده به 1-3-2-4 دست نزده و در تمامی مسابقاتش با این سیستم تیمش را به زمین فرستاده است. توشاک هم تنها مربی‌ای است که در این فصل تیمش را با سه دفاع به زمین فرستاد. تمامی آرایش‌های بررسی شده در این گزارش، بر اساس دیتای متریکا ثبت شده است.

ترس از پرسپولیس

نفت مسجدسلیمان در همه بازی‌های این فصلش 1-3-2-4 بازی کرد. فقط برای بازی با پرسپولیس به آرایش تیمش دست زد و ویسی اتوبوس تیمش را با سیستم 2-4-4 مقابل دروازه قرار داد. این اتفاق برای نفت آبادان هم تکرار شد. تیمی که تمام مسابقات فصل 3-3-4 بازی می‌کرد، برای مسابقه با پرسپولیس محتاط‌تر شد و تیمش را کمی تدافعی‌تر به زمین فرستاد. آبادان بعد از یک مسابقه، دوباره به آرایش همیشگی 3-3-4 برگشت.

صدرنشینی با 2-4-4

یحیی گل‌محمدی در تمام مسابقات این فصل، پدیده را با آرایش 2-4-4 به زمین فرستاده است که حاصل آن صدرنشینی در پایان هفته ششم بوده است. این آرایش، سیستم محبوب برانکو هم هست. برانکو در این فصل هم پرسپولیس را با همین سیستم راهی مسابقات می‌کند. دیگر تیمی که از 2-4-4 استفاده می‌کند، پارس‌جنوبی‌جم است. تارتار هم از ابتدای فصل قبل تا حالا در اکثر مسابقات با آرایش 2-4-4 حاضر شده است.

تنها تیم سه دفاعه!

توشاک تنها مربی این فصل بود که بازی با سه دفاع را تجربه کرد. البته تراکتور روی کاغذ سه مدافع داشت، ولی عملا دو بال این تیم بیشتر به دفاع کمک می‌کردند تا این که در حملات شرکت کنند. کسب دو تساوی و یک شکست سنگین موجب شد که توشاک از عقیده‌اش دست بردارد و بیخیال بازی با سه دفاع میانی شود. تراکتورسازی  بعد از بازی با استقلال هم به جمع 15 تیم دیگر لیگ اضافه شد که چهار دفاعه بازی می‌کردند. اتفاقی که در کسب 7 امتیاز از سه مسابقه بعدی تراکتور، بی‌تاثیر نبود.

 

سرگیجه در شمال کشور!

ابتدا 3-3-4، سپس 1-1-4-4 در بازی سوم 1-3-2-4 سپس بازگشت به آرایش 1-1-4-4 و در نهایت هم 1-3-2-4 همه آرایش‌هایی بود که به ترتیب نکونام در این فصل برای نساجی تجویز کرد. نکونام و نساجی هنوز به آرامش نرسیدند و آرایش‌های مختلف را امتحان می‌کنند. تنها برد این فصل نساجی در مسابقه‌ای به دست آمد که نکونام به آرایش هفته قبل تیمش دست نزد. شرایط برای سپیدرود هم به همین منوال است. سپیدرود با 1-3-2-4 استارت زد، با 2-4-4 ادامه داد، در ادامه به 1-3-2-4 برگشت و در بازی آخر هم 1-4-1-4 بازی کرد.

4-2-3-1 محبوب‌ترین آرایش

به جز پرسپولیس، پدیده و پارس‌جنوبی همه 13 تیم دیگر لیگ حداقل برای یک مسابقه هم شده در این فصل با آرایش 1-3-2-4 بازی کردند. تیم‌های ذوب‌آهن، استقلال، سایپا، پیکان، استقلال‌خوزستان و ماشین‌سازی هم در همه مسابقات این فصل با این سیستم بازی کردند و اعتقاد ویژه‌ای به این آرایش دارند. 

 

 

 

دو تیم با 3-3-4

بجز نفت آبادان، تیم امیر قلعه‌نویی هم فصل را با 3-3-4 شروع کرد. ولی خیلی زود قید حمله با سه مهاجم را زد و به 1-3-2-4 تغییر آرایش داد.

 

مقایسه امتیازگیری آرایش‌ها

با توجه به اینکه زمان زیادی از لیگ نگذشته، نتیجه‌گیری درباره اینکه کدام آرایش کارآمدتر بود خیلی عدد صحیحی نمی‌دهد. اینکه تیم‌ها در این چند هفته با چند رقیب آسان یا سخت بازی داشتند تاثیر پررنگی در این نتیجه‌گیری دارد. ولی به هر حال تا به حال 2-4-4 بیشتر از بقیه جواب داده است. در 23 مسابقه‌ای که حداقل یک سمت از نبرد تیمی با این آرایش بازی کرد، به طور میانگین 1.7 امتیاز از هر مسابقه گرفت. بعد از آن 1-3-2-4 قرار دارد که در 56 مسابقه، 69 امتیاز به تیم‌هایی با این آرایش رسید، یعنی معدل 1.2 امتیاز از هر بازی. نفت آبادان و سپاهان هم در هفت بازی که 3-3-4 بازی کردند، مجموعا هشت امتیاز گرفتند، میانگین 1.1 از هر مسابقه. توشاک هم به‌عنوان تنها مربی که آرایش سه دفاعه را تمرین کرد، فقط دو امتیاز در آن سه هفته کسب کرد. در تنها مسابقه‌ای که 1-4-1-4 اجرا شد، نفت آبادان یک امتیاز از مسابقه‌اش گرفت و نساجی هم به‌عنوان تنها تیمی که 1-1-4-4 را پیاده کرد، در سه بازی 4 امتیاز گرفت.

 

14001

منبع: وبسایت برنامه ۹۰

کلیدواژه: پرسپولیس استقلال داخلی اختصاصی لیگ برتر ایران جام حذفی تیم ملی فوتبال ایران استقلال استقلال خوزستان تراکتورسازی ذوب آهن صنعت نفت آبادان سایپا سپاهان سیاه جامگان فولاد پیکان نفت تهران پدیده پرسپولیس گسترش فولاد سپیدرود رشت پارس جنوبی جم گل گهر خونه به خونه اکسین البرز نفت مسجد سلیمان ملوان انزلی آلومنیوم اراک بادران تهران راه آهن نساجی مازندران مس کرمان ایرانجوان بوشهر فجر سپاسی مس رفسنجان ماشین سازی تبریز صبای قم شهرداری تبریز شهرداری ماهشهر برق جدید فارس برنامه ۹۰ کارشناسی داوری تیم منتخب هفته مسابقات و حواشی لیگ از نود تا نود آنالیز ترین های هفته نود درجه سوال پیامکی کلیپ نود فوتسال مناظره و گفت و گو سایت 90 لژیونرها ویژه نود نوستالژی لیگ یک لالیگا تیم ملی اسپانیا لیگ جزیره جام اتحادیه انگلیس تیم ملی انگلیس کالچو تیم ملی ایتالیا بوندسلیگا جام حذفی آلمان تیم ملی آلمان لوشامپیونه تیم ملی فرانسه برزیل آرژانتین لیگ اروپا لیگ قهرمانان اروپا جام باشگاه های جهان اخبار ورزشی فوتبال ۱۲۰ جام ملتهای آسیا یورو کشتی والیبال بسکتبال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت 90tv.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «وبسایت برنامه ۹۰» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۱۹۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی

قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس‌اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا‌‌ـ‌حقیقت» در قرن ۲۱ سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، شهاب اسفندیاری در یادداشتی نوشت: سازمان رسانه‌ای بی‌بی‌سی را نباید صرفاً با سرویس جهانی آن اشتباه گرفت. گاهی در ایران حتی بخش فارسی بی‌بی‌سی را که جزو کوچکی از سرویس جهانی بی‌بی‌سی است با کل سازمان بی‌بی‌سی اشتباه می‌گیرند. سازمان بی‌بی‌سی با حدود 20 هزار کارمند و حدود 5 میلیارد پوند بودجه سالانه یک سازمان عظیم رسانه‌ای است که بخش عمده نیروی انسانی و بودجه آن معطوف به تولیدات و شبکه‌های داخلی (ملی و محلی) است. تولید برنامه و پخش خبر برای مخاطبان داخلی تحت ضوابط و مقررات بسیار شدیدی است و این سازمان به‌گونه‌ای سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری می‌شود که بین احزاب سیاسی اصلی متهم به سوگیری و جانبداری نشود. هرچند احزاب و گروه‌های دیگر همواره بی‌بی‌سی را به تبعیت از «طبقه حاکم» و «نظام دوحزبی مستقر» متهم می‌کنند و شواهد زیادی هم دارند.

بودجه این سازمان از محل عوارض اجباری دریافت‌شده از مردم تأمین می‌شود. علاوه بر نهاد تنظیم‌گر «آفکام» که بر همه رسانه‌ها در انگلستان نظارت می‌کند، هیئت امنای بی‌بی‌سی که به‌پیشنهاد دولت و با حکم ملکه یا پادشاه انگلستان منصوب می‌شوند نظارت عالیه بر عملکرد آن را به‌عهده دارند و رئیس آن را تعیین می‌کنند. وزیر فرهنگ انگلستان و کمیسیون فرهنگی پارلمان نیز در تصویب بودجه سالانه بی‌بی‌سی و نظارت بر عملکرد آن دخیل هستند، بدین ترتیب عملکرد بی‌بی‌سی در داخل این کشور به‌شدت تحت نظارت و کنترل نهادهای مختلف حاکمیت است و آن تصوری که از رعایت ضوابط حرفه‌ای و بی‌طرفی در اذهان وجود دارد عمدتاً به‌دلیل سازکارهای عملکرد این سازمان در داخل انگلستان است.

سرویس جهانی بی‌بی‌سی اما به‌کلی داستان دیگری دارد، این سرویس که در ابتدای تأسیس «سرویس امپراطوری» نام داشت صراحتاً مأموریتی در خدمت امپراطوری بریتانیا خصوصاً در کشورهای مستعمره یا مشترک المنافع به زبان انگلیسی و به ده‌ها زبان دیگر داشت. بودجه این سرویس تا چند سال قبل مستقیماً توسط وزارت امور خارجه انگلستان تأمین و پرداخت می‌شد که چندی قبل برای رفع اتهام «مهره دولت» بودن خبرنگاران آن، منبع تأمین بودجه سرویس جهانی را هم از همان عوارض عمومی قرار دادند که البته در عمل تفاوتی نداشت. با توجه به اینکه رئیس سازمان جاسوسی خارجی انگلستان (MI6) هم توسط وزیر امور خارجه تعیین می‌شود، در طول تاریخ همکاری و هماهنگی نزدیکی میان وزارت امور خارجه, MI6 و سرویس جهانی بی‌بی‌سی برقرار بوده است.

البته در سرویس جهانی هم برای رعایت کیفیت اطلاع‌رسانی و خبر طبعاً ضوابطی لااقل روی کاغذ وجود داشت و ادعای «استقلال تحریریه» مطرح بوده است، اما تاریخ سرویس جهانی بی‌بی‌سی آکنده از مصادیق و نمونه‌های مختلفی است که دخالت مستقیم و اعمال نظر صریح دولت انگلستان در تعیین خط‌مشی‌ها و حتی محورهای تبلیغی و خبری در زمان‌ها و موقعیت‌های خاص سیاسی و دیپلماتیک را آشکار می‌کند، در این خصوص چند سال قبل تحقیق جامعی تحت عنوان «مهاجران و دیپلماسی» با مدیریت ماری جیلپسی و آلبان وب انجام شد که عملکرد سرویس جهانی را طی یک دوره 80ساله (از 1932 تا 2012) مورد بررسی قرار داد.

بخشی از این تحقیق را آنابل سربرنی ـ استاد سابق رسانه در دانشگاه سواز لندن ـ و معصومه طرفه ـ از پژوهشگران و کارکنان سابق بی‌بی‌سی ـ در مورد بخش فارسی سرویس جهانی بی‌بی‌سی انجام دادند. نسخه کامل پژوهش آنها در سال 2014 در انگلستان در قالب کتابی مستقل منتشر شد که اخیراً با عنوان «بی‌بی‌سی فارسی و منافع انگلیس در ایران» ترجمه و منتشر شده است. نویسندگان این کتاب ادعا دارند که تلاش کرده‌اند از موضعی آکادمیک و بی‌طرف به عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در پنج دوره مهم از تاریخ این رسانه ـ سقوط رضاشاه، ملی‌شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، جنگ افغانستان و وقایع 1388 ـ بپردازند. آنها با استفاده از اسناد دولتی تازه انتشاریافته در انگلستان و نیز مصاحبه با برخی کارمندان بی‌بی‌سی فارسی و برخی دیپلمات‌های سابق این کشور تلاش می‌کنند به این پرسش بپردازند که تا چه‌اندازه بی‌بی‌سی فارسی در عملکرد خود مستقل بوده و چقدر تحت تأثیر سیاست‌های دولت و وزارت امور خارجه انگلستان بوده است؛ پرسشی که شاید پاسخ آن برای بسیاری واضح و بدیهی باشد اما مستنداتی که آنها در این کتاب ارائه می‌کنند جای هرگونه تردیدی باقی نمی‌گذارد.

اسناد و مدارکی که در این کتاب در خصوص عملکرد بی‌بی‌سی فارسی در مقطع نهضت ملی شدن صنعت نفت ارائه شده حقیقتاً تکان‌دهنده است، نه از این جهت که تا پیش از نقش این رسانه در تأمین منافع انگلستان بی‌اطلاع بودیم بلکه از این جهت که محورهای تبلیغی که در آن زمان به‌دستور مقامات دولتی و دیپلمات‌های انگلستان به بی‌بی‌سی فارسی جهت تحریف حقایق و نشر اکاذیب ابلاغ می‌شد، بسیار شبیه محورهای تبلیغی است که در سال‌های اخیر از بی‌بی‌سی فارسی شاهد بوده‌ایم،
به‌عنوان مثال در آن سال‌ها به بی‌بی‌سی فارسی ابلاغ شده بود که به محمد مصدق به‌عنوان فردی لجوج و سازش‌ناپذیر حمله کنند که حاضر نشده است پیشنهادهای خوب انگلیس و آمریکا برای توافق در مورد نفت را بپذیرد، منافع ایران را به خطر انداخته و اقتصاد ایران را با بحران مواجه کرده و چهره ایران را در مجامع بین‌المللی تخریب کرده است، این دقیقاً شبیه خط تبلیغی است که رسانه‌های غربی و بخش‌های فارسی آنها در جریان مذاکرات هسته‌ای علیه ایران به‌راه می‌انداختند.

پس از کودتای 28 مرداد نیز دستورالعملی به بی‌بی‌سی فارسی داده می‌شود که چند محور مهم داشته است: اینکه القا شود انگلستان و بی‌بی‌سی از وقوع این کودتا اطلاع نداشته‌اند؛ اینکه از لفظ «کودتا» برای این واقعه استفاده نشود و به عنوان «قیام خودجوش مردم ایران» معرفی شود؛ اینکه القا شود شوروی و حزب توده دنبال کودتا در ایران بوده‌اند که با این قیام ناکام مانده‌اند؛ و اینکه ایران برای اقتصاد بحران‌زده خود نیازمند تداوم قرارداد نفتی با انگلستان است و ملی شدن این صنعت به ضرر ایران است. عجیب اینکه بعد از 70 سال هنوز برخی مدعیان دانش و روشنفکری همچنان همان خط تبلیغ بی‌بی‌سی فارسی علیه ملی شدن صنعت نفت را تکرار می‌کنند و آن را به صنعت هسته‌ای هم تعمیم می‌دهند.

پروفسور ارواند آبراهامیان در نقدی که بر کتاب سربرنی و طرفه در مجله علمی «مطالعات ایران» منتشر کرده تأکید می‌کند که در زمان ملی شدن صنعت نفت اساساً در سرویس جهانی بی‌بی‌سی ادعایی مبنی بر «گزارش عینی و بی‌طرفانه» وجود نداشت که پرسش آنها محل بحث باشد. او اضافه می‌کند که چه بسا جرج اورول نویسنده کتاب 1984 ایده «وزارت حقیقت» را از ساختمان سرویس جهانی بی‌بی‌سی در پرتلند پِلِیس لندن گرفته باشد، چرا که زمانی در همین ساختمان در بخش سرویس هند مشغول به کار بود. به عبارت دیگر دروغ گفتن، جعل کردن، تهی کردن واژه‌ها از معنا و واژگون نمایاندن واقعیت‌ها در «وزارت حقیقت» – آنگونه که در رمان 1984 به تصویر کشده شده – مبتنی بر تصویر ذهنی اورول از سازمان و عملکرد سرویس جهانی بی‌بی‌سی بود.

بدین ترتیب قبل از آنکه «فیک‌نیوز» (اخبار جعلی) و «دیس اینفو» (کژآگاهی) در عصر «رسانه‌های نوین» و دوران «پسا - حقیقت» در قرن 21 سکه مباحث روز اجتماعی و سیاسی شود، سرویس جهانی بی‌بی‌سی در خدمت به منافع امپراطوری ملکه مشغول تولید و نشر اخبار جعلی و کژآگاهی بود. به تعبیر پروفسور حمید دباشی اساساً «بی‌بی‌سی مادر همه اخبار جعلی بود».

یک نکته قابل توجه اینکه در زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، برخی کارکنان ایرانی بی‌بی‌سی فارسی اعتصاب کردند و حاضر نشدند در تولید و پخش اخبار جعلی و دروغ علیه مصدق و کشور خود همکاری کنند و بی‌بی‌سی ناچار شد حتی برای گویندگی اخبار از انگلیسی‌هایی استفاده کند که فارسی بلد بودند اما با لهجه غلیظ انگلیسی سخن می‌گفتند؛ همچنین از خبرنگارانی گمنام و ناشناخته برای گزارش از ایران استفاده می‌کردند.

آبراهامیان در نقد خود بر کتاب سربرنی و طرفه یادآوری می‌کند زمانی که سازمان بی‌بی‌سی می‌خواست یک استاد متخصص در امور ایران به نام پروفسور اِلوِل-ساتن را برای پوشش وقایع نهضت ملی شدن صنعت نفت به ایران اعزام کند، سفارت انگلستان در تهران و وزارت امور خارجه مخالفت کردند و مانع این سفر شدند چرا که او را فردی «ضد استعمار» می‌دانستند که ممکن است گزارش‌های مثبتی نسبت به نهضت ملی شدن نفت تولید و منتشر کند.

در گزارش اخیر سرویس جهانی بی‌بی‌سی علیه ایران هم یک نکته قابل توجه، اسامی تقریباً ناشناس نویسندگان گزارش بود. یکی از نویسندگان جوانی است که در سال‌های اخیر در بخش تحقیقات بی‌بی‌سی مشغول شده و دو نفر دیگر نام‌های جعلی یا مستعار هستند و هیچ سابقه روزنامه‌نگاری از آنها موجود نیست. واقعاً چرا بی‌بی‌سی برای گزارشی با این درجه از اهمیت که ساعت‌ها تیتر اصلی صفحه اینترنتی آن بود، از گزارشگران معروف و باسابقه خود که سال‌ها در ایران یا غرب آسیا کار کرده‌اند، استفاده نکرد؟ به احتمال زیاد به این دلیل که آن خبرنگاران حاضر نیستند اعتبار حرفه‌ای خود را برای انتشار گزارش‌های جعلی و بی‌پایه و اساس هزینه کنند. در وقایع 1401 ایران نیز روزنامه گاردین انگلستان سلسله گزارش‌هایی بشدت هیجانی و احساسی علیه ایران منتشر کرد که آکنده از ادعاهای تأیید نشده از افرادی مجهول‌الهویه درباره تعرض و تجاوز جنسی بود. نویسنده این گزارش‌ها خانمی جوان به نام «دیپا پارنت» بود که هیچ سابقه و تخصصی در امور ایران نداشت و آخرین فعالیت روزنامه‌نگاری‌اش در نشریه یک بنگاه معاملات ملکی در هندوستان بود.

او به همراه «غنچه حبیبی آزاد» که شاغل در شبکه سلطنت‌طلب «من و تو» بود، چندین گزارش علیه ایران در گاردین منتشر کردند. گاردین برخلاف ضوابط و مقررات حرفه‌ای هویت سیاسی و وابستگی مالی حبیبی آزاد را از خوانندگان خود پنهان کرد و او را به عنوان خبرنگار مستقل معرفی کرد. همان‌طور که چند سال قبل در کتابی با عنوان «گزارش خاورمیانه» که در انگلستان منتشر شد اشاره کردم، در اغلب گزارش‌های ضد ایران در رسانه‌های غربی عناصر اپوزیسیون سلطنت‌طلب، منافقین و سایر گروهک‌ها نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

مکس بلومنتال، خبرنگار تحقیقی مستقل هم چند سال قبل در گزارشی نشان داده بود که چگونه رسانه‌هایی مانند گاردین و بی‌بی‌سی با استخدام خبرنگاران بی‌نام و نشان و فاقد سابقه حرفه‌ای، در هماهنگی با سرویس‌های امنیتی برای تولید گزارش‌ها و اخبار جعلی علیه دولت‌های مستقل مانند نیکاراگوئه اقدام می‌کنند.

در پاسخ به این سؤال که چرا بی‌بی‌سی این گزارش را در سرویس جهانی خود و نه صرفاً بخش فارسی منتشر کرد، باید گفت که هدف این پروژه سیاسی و امنیتی قطعاً در سطح بین‌المللی تعریف شده است و نه صرفاً فضای داخلی ایران. به نظر می‌رسد تمرکز بر تخریب سپاه پاسداران در این گزارش واکنش مستقیمی به عملیات پر افتخار «وعده صادق» و بازتاب گسترده آن در سطح بین‌المللی، افتخارآفرینی این عملیات برای مسلمانان در منطقه و جهان اسلام و تقویت جایگاه منطقه‌ای و جهانی ایران پس از این عملیات بوده است.

به نظر می‌رسد دولت انگلستان همچون گذشته بار دیگر سرویس جهانی بی‌بی‌سی را اجیر کرده است تا یک کارزار سیاسی علیه منافع ایران در سطح بین‌المللی راه‌اندازی کند. تلاش برای تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران در مجامع بین‌المللی یا وضع تحریم‌های جدید علیه ایران می‌تواند از جمله اهداف این کارزار باشد. در این راستا باید دستگاه دیپلماسی ایران بسیار فعال‌تر وارد عمل شود و خصوصاً در عرصه دیپلماسی فرهنگی و دیپلماسی رسانه‌ای این فضاحت بی‌بی‌سی و دولت انگلستان را در مجامع جهانی بر ملا کند.

یکی از اهداف دیگر دولت‌های غربی از دنبال کردن چنین هجمه تبلیغاتی علیه ایران، تحت‌الشعاع قرار دادن جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و نیز حملات وحشیانه پلیس در امریکا و اروپا به دانشجویان معترض در دانشگاه‌های این کشورهاست. البته حقیقت اینکه تمام حیثیت و ادعاهای فریبکارانه غرب در زمینه حقوق بشر، آزادی و دموکراسی - که معمولاً بهانه‌ای برای جنگ‌افروزی و کودتا و سرکوب ملت‌های مستقل بود – طی نسل‌کشی در غزه و نیز وقایع اخیر دانشگاه‌های امریکا و اروپا فروریخته و عریان بودن «پادشاهان لیبرال دموکراسی» بر همه مردم جهان، و خصوصاً بر جوانان و نخبگان خود این کشورها که سال‌ها در بند اسارت امپراطوری رسانه‌ای غرب نگاه داشته شده بودند، آشکار شده است. امروز دیگر همه فهمیده‌اند که آن نظام و حاکمیتی که بر کشورهای غربی مسلط است نه «لیبرال» است و نه «دموکراتیک».

این ذهن‌های بیدار و دل‌های پرشور و اراده‌های محکم را دیگر نمی‌توان با پروژه‌های جنگ روانی مبتنی بر جعلیات و ایران‌هراسی فریب داد. ماهیت پلید، اشغالگر و جنایتکار رژیم صهیونیستی اکنون برای همه آشکار شده و شعار نابودی این رژیم اکنون در دانشگاه‌های امریکایی به گوش می‌رسد. آنچه دولت‌های غربی و صهیونیست‌ها از آن بشدت وحشت کرده‌اند این است که حقانیت آن شعاری که جمهوری اسلامی ایران 45 سال پای آن ایستاد اکنون در سراسر جهان درک شده است.

اکنون آشکار شده است که ایران 45 سال پیشگام آزادی‌خواهانه‌ترین، عدالت‌طلبانه‌ترین، انسانی‌ترین و اخلاقی‌ترین شعار جهان یعنی «مرگ بر اسرائیل» بوده است. از این رو است که می‌خواهند به چهره تابناک ایران پنجه بکشند و البته که در این تلاش مذبوحانه هم به فضل الهی مفتضحانه شکست خواهند خورد. 

منبع:‌ ایران آنلاین

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • این بازیکن ناجی آلومینیوم و مجتبی است!
  • رئال هرگز نمی‌میرد ؛ بایرن تسلیم پروفسور کامبک / کارلتو و تعویض‌های معجزه‌آسا
  • به بازپرس گفتم؛ بخاطر پرسپولیس حاضرم شلاق بخورم!
  • گفتند سازش نه؛ گفتم بخاطر پرسپولیس حاضرم شلاق بخورم | به خاطر یک کلمه دادگاهی شدم
  • فراز، رودرروی صخره سخت قعرنشینان لیگ
  • بنرزنی زنان استقلالی در استادیوم؛ تقلب از روی دست خارجی‌ها! | تصویر
  • تصاویر نجومی هجدهم اردیبهشت (۷ مه)
  • اوسمار: پرسپولیس همیشه هجومی بوده، حتی زمان یحیی
  • اوسمار ویرا: چیزی را در پرسپولیس ادامه می دهیم که یحیی گل محمدی آن را شروع کرد!
  • تقلب و تقلای پادشاهان عریان لیبرال دموکراسی